attainingدیکشنری انگلیسی به فارسیدستیابی به، رسیدن، رسیدن به، دست یافتن، نائل شدن، بدست اوردن، تمام کردن، زدن
گوتینگنلغتنامه دهخداگوتینگن . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) شهری است از آلمان غربی (در ناحیه ٔ باس ساکس )، در جنوب غربی هارتز در کنار لاین . این شهر دارای دانشگاه و صنایع آلومینیوم سازی است .
اتانینلغتنامه دهخدااتانین . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اَتون . آتش دانهای نانوایان و آهک پزان و جز آن . کوره های آجرپزی . تنورهای نانوائی .