حوشیتلغتنامه دهخداحوشیت . [ شی ی َ ] (ع مصدر جعلی ، اِمص ) ناآمیزگاری . (منتهی الارب ). رجوع به حوشیة شود.
اواسطلغتنامه دهخدااواسط. [ اَ س ِ ] (ع اِ) ج ِ اوسط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). میانه و میانه تر. (غیاث اللغات ). وسط و میانه و میان .- اواسط ماه ؛ میانه های ماه .- اواسط ناس ؛ مردمان میانه حال که نه چندان توانگر باشن
اوستلغتنامه دهخدااوست . [ ] (اِخ ) در بیت زیر به معنی اوستا آمده است : نشسته بیک دست چون زردهشت که با زند و اوست آمده از بهشت .فردوسی .