سد آتشbarrageواژههای مصوب فرهنگستانتیراندازی پیوسته برای ایجاد خط آتش و جلوگیری از پیشروی دشمن و حفاظت از نیروهای خودی
اَبر سدیbarrage cloudواژههای مصوب فرهنگستاننواری از اَبر کوهساری ضخیم که در پی صعود جریان هوای مرطوب، بر روی قلۀ سدِ راه آن تشکیل میشود
اختلال سدیbarrage jammingواژههای مصوب فرهنگستاناختلال الکترومغناطیسی همزمان در بخش گستردهای از باندهای بسامد دشمن
اختلالگر سدیbarrage jammerواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه اختلالگر الکترونیکی در سامانۀ جنگ الکترونیکی که با پخش امواج نامساعد بهصورت گسترده باند وسیعی از بسامدهای گیرندههای دشمن را مختل میکند
توان اختلال سدیbarrage jamming powerواژههای مصوب فرهنگستانتوان فرستندۀ دستگاه اختلالگر سدی برحسب وات یا کیلووات بهحدیکه ازنظر توان ارسال بتواند فرستندههای دشمن را تحت تأثیر قرار دهد و موفق به ایجاد اختلال بر روی گیرندههای دشمن شود