پوپشمنلغتنامه دهخداپوپشمن . [ پوپ َ م َ ] (اِ) به لغت زند و پازند، خودی را گویند از آهن که روز جنگ بر سر گذارند. (برهان ).
بشمینلغتنامه دهخدابشمین . [ ] (اِخ ) نهری است منشعب از آب بوی که از کوههای بتم و صغانیان برمیخیزد. رجوع به نزهةالقلوب ج 3 چ 1331 هَ . ق . لندن ص 213 شود.
پیسنگbasement, basement rockواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای نامتمایز از سنگها که در زیر پوشش سنگ رویی قرار دارد و تا اعماق پوسته ادامه مییابد
پیسنگ الکتریکیelectrical basementواژههای مصوب فرهنگستانسطحی که مقاومتویژة الکتریکی در زیر آن بسیار بالا است و تغییر در آن تأثیر الکتریکی عمدهای در نتایج اندازهگیری ندارد