besnare
بنیر. [ ب َ ] (اِ)سپستان . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ).
baignoire
بنگر. [ ب َ گ َ ] (اِ) عهد و پیمان در حاصل آوردن زمین . (ناظم الاطباء).
شاهد
behold