25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
blurred
blur
blurs
سديمي
لطخة
حواصیل ارغوانی حقیقی
بیشتر بدانید
gladstone
کت زدن
Melissa officinalis
بنفوز
واتربوری
foulmouthed
جستوجوی دقیق
blurring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تار شدن، محو کردن، لک کردن، تیره کردن