فراتر رفتن
دیواری فرعی که از یک سر به دیوار تکیهگاه متصل میشود
جوشیدن، جوش، کورک، دمل، التهاب، هیجان، تحریک، جوشاندن، بجوش آمدن
جوش شیرین
دهلی نو جوشانده است
حلب جوشانده است، سالک
overboil
chesboil
parboil، اندکی جوشاندن، جوشانده کردن، نیمه پختن
emboil
gumboil، پیله دندان