charredدیکشنری انگلیسی به فارسیغلیظ شده، تبدیل به زغال کردن، انجام دادن، نیمسوز شدن، کردن، نیم سوز کردن
هشدار شیپوریcavalry chargeواژههای مصوب فرهنگستاننوعی هشدار شنیداری با صدایی شبیه به صدای شیپور که در صورت قطع شدن دستگاه خلبانی خودکار فعال میشود
سفر شراکتیshared rideواژههای مصوب فرهنگستانسفری با وسیلۀ نقلیۀ غیرعمومی که در آن مسافران در یک یا چند مبدأ سوار و در یک یا چند مقصد پیاده میشوند