رَخ انحلالیsolution cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که با رگههای بازماندۀ انحلالناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانههای طویل یا ورقههای میکا مشخص میشود متـ . رَخ انحلال فشاری pressure solution cleavage
رَخ سنگِ لوحیslaty cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که در آن حوزههای کشیدهای از انبوهههای کوارتز یا فلدسپار با لایههایی از میکا از هم جدا میشوند
رَخ انحلالیsolution cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که با رگههای بازماندۀ انحلالناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانههای طویل یا ورقههای میکا مشخص میشود متـ . رَخ انحلال فشاری pressure solution cleavage
رَخ سنگِ لوحیslaty cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که در آن حوزههای کشیدهای از انبوهههای کوارتز یا فلدسپار با لایههایی از میکا از هم جدا میشوند
چاکدیکشنری فارسی به انگلیسیcleavage, cleft, cut, fissure, incision, nick, rift, slash, slit, split, tear
رَخ انحلالیsolution cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که با رگههای بازماندۀ انحلالناپذیر یا سوگیری ترجیحی دانههای طویل یا ورقههای میکا مشخص میشود متـ . رَخ انحلال فشاری pressure solution cleavage
رَخ سنگِ لوحیslaty cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی که در آن حوزههای کشیدهای از انبوهههای کوارتز یا فلدسپار با لایههایی از میکا از هم جدا میشوند
رَخ صفحۀ محوریaxial plane cleavageواژههای مصوب فرهنگستانرَخی در لولای یک چین به موازات سطح لولایی آن