ردۀ کلیاتgeneralia classواژههای مصوب فرهنگستاندر ردهبندیهای کتابخانهای، ردهای که آثار کلی و غیرتخصصی را در بر میگیرد متـ . کلیات1 generalities, generalia
زدندیکشنری فارسی به انگلیسیaffix, beat, blow, bust, clip, clout, cut, dash, deal, delete, dig, hew, excision, knock, lop, nip, omit, pare, pin, poke, poll, prune, pulsate, rob, send, smash, sock, steal, stick, strike, treat, whip, whisk
هدف خوابیدهclout target, cloutواژههای مصوب فرهنگستانهدفی بزرگ و تخت بر روی زمین برای کمانگیری از فاصلۀ زیاد که به دایرههای هممرکز تقسیم شده است