مجموعۀ همخانوادهcognate setواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از واژهها یا تکواژهای در زبانهای خواهر یا خویشاوند که نیای مشترک دارند
خویشاونددیکشنری فارسی به انگلیسیakin, cognate, connected, consanguineous, kinsman, related, relation, relative