مشارکت در فنّاوریtechnological collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری فعال دو یا چند سازمان برای تحقق یک هدف فنّاورانة مشترک
مشارکت در تحقیق و توسعهresearch and development collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری مشترک مجموعههای مختلف برای رسیدن به دستاوردهای ناشی از تحقیق و توسعه در قالب برنامه و اهداف ازپیشتعیینشده متـ . مشارکت در ت و ت R&D collaboration
دفاتر خدماتی همکارagencies of collaboration, AOC 2واژههای مصوب فرهنگستاندفاتر خدمات روابطعمومی که برای اجرای برنامههای یک سازمان در کنار هم همکاری میکنند
همکاریدیکشنری فارسی به انگلیسیassociation, co-operation, collaboration, concert, cooperation, partnership, teamwork
مشارکت در تحقیق و توسعهresearch and development collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری مشترک مجموعههای مختلف برای رسیدن به دستاوردهای ناشی از تحقیق و توسعه در قالب برنامه و اهداف ازپیشتعیینشده متـ . مشارکت در ت و ت R&D collaboration
مشارکت در تحقیق و توسعهresearch and development collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری مشترک مجموعههای مختلف برای رسیدن به دستاوردهای ناشی از تحقیق و توسعه در قالب برنامه و اهداف ازپیشتعیینشده متـ . مشارکت در ت و ت R&D collaboration
مشارکت در فنّاوریtechnological collaborationواژههای مصوب فرهنگستانهمکاری فعال دو یا چند سازمان برای تحقق یک هدف فنّاورانة مشترک