همکاری بینِکتابخانهایlibrary cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک دو یا چند کتابخانه بهمنظور تدارک خدمات بهتر برای مراجعان، با استفاده از امکانات و فنّاوریهای متناسب
همکاری در تحقیق و توسعهresearch and development cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک مجموعهای از محققان یا مجموعههای مختلف در حوزة تحقیق و توسعه با هدف همافزایی و کاهش هزینهها و افزایش سرعت کار متـ . همکاری در ت و ت R&D cooperation
همکاریدیکشنری فارسی به انگلیسیassociation, co-operation, collaboration, concert, cooperation, partnership, teamwork
معاضدتدیکشنری فارسی به انگلیسیaid, bailout, co-operation, contribution, cooperation, ministration, ministry, partnership, teamwork
همکاری در تحقیق و توسعهresearch and development cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک مجموعهای از محققان یا مجموعههای مختلف در حوزة تحقیق و توسعه با هدف همافزایی و کاهش هزینهها و افزایش سرعت کار متـ . همکاری در ت و ت R&D cooperation
همکاری بینِکتابخانهایlibrary cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک دو یا چند کتابخانه بهمنظور تدارک خدمات بهتر برای مراجعان، با استفاده از امکانات و فنّاوریهای متناسب
همکاری در تحقیق و توسعهresearch and development cooperationواژههای مصوب فرهنگستانفعالیت مشترک مجموعهای از محققان یا مجموعههای مختلف در حوزة تحقیق و توسعه با هدف همافزایی و کاهش هزینهها و افزایش سرعت کار متـ . همکاری در ت و ت R&D cooperation