25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
commitment
commitments
التزام
جُرم سنگین
مأمور تحریک
خلافکاری
بیشتر بدانید
لای
گدازه آتشفشانی
شیرین گو
scummiest
عکش
جای بیرون در
جستوجوی دقیق
committals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارتکاب جرم، الزام، تعهد، سرسپردگی، حکم توقیف، ارتکاب