توطئه گر، خیانتکار، توطئه چی، دسیسه کار، شریک فتنه
conspirator
confederate, conspirator, intriguer, plotter
accessory, accomplice, ally, confederate, conspirator, fellow
توطئه آمیز، توطئه امیز، حاكي از توطئه و توطئه سازي
توطئه گر
توطئه گران، خیانتکار، توطئه چی، دسیسه کار، شریک فتنه
قوس الکتریکی
کوکسیپیراتور
پیشگویی کننده
غیر شکن