موشک کروز پرسهزنloitering cruise missileواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موشک که دارای دو ویژگی موشک کروز، یعنی هدایت با سرعت ثابت، و پرسهزنی است و پس از پرتاب، در نزدیک هدف شروع به جستوجوی هدف برای حمله به آن میکند
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود
crossدیکشنری انگلیسی به فارسیصلیب، چلیپا، خاج، حد وسط، اختلاف، نا درستی، گذشتن، عبور کردن، قطع کردن، تقاطع کردن، قلم کشیدن بروی، روبرو شدن، دورگه کردن، تلاقی کردن، پیوند زدن، کج خلقی کردن، دورگه، چلیپایی، تقاطی
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود
بررسی کردندیکشنری فارسی به انگلیسیassess, check, consider, cross-check, delve, examine, inspect, investigate, reconnoiter, research, study, think, view, winnow
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود