25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
dehydrate
dehydrated
dehydrating
dehydration
خشک کن
آبچین
بیشتر بدانید
defectiveness
fratching
مغبون کردن
subofficially
آماس
flying colours
جستوجوی دقیق
dehydrates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشک کن، اب چیزی را گرفتن، بی آب کردن، پسابش داشتن، وابشت کردن