25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
desalt
desalts
desalted
نمک گرفتن
salts
salt
بیشتر بدانید
ویس قونسول
مُّتَرَاکِباً
raggedly
طوسکاچال
حسنة
vernalized
جستوجوی دقیق
desalting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، نمک گرفتن از، نمک گیری کردن از
نمکزدایی 2
desalting
واژههای مصوب فرهنگستان
فرایند زدودن نمک از ماده