خط جداسازdividing lineواژههای مصوب فرهنگستانخطکشی محوری دارای یک یا دو خط موازی که ممتد یا مقطع است و برای نشان دادن تمایز جهت حرکت در دو طرف خط طراحی میشود
dividingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقسيم كردن، تقسیم کردن، جدا کردن، قسمت کردن، پخش کردن، بخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، طبقه بندی کردن
dividingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقسيم كردن، تقسیم کردن، جدا کردن، قسمت کردن، پخش کردن، بخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، طبقه بندی کردن
dividingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقسيم كردن، تقسیم کردن، جدا کردن، قسمت کردن، پخش کردن، بخش کردن، مجزا کردن، سوا کردن، طبقه بندی کردن
subdividingدیکشنری انگلیسی به فارسیتقسیم کردن، طبقه بندی کردن، بخشیزه کردن، بقسمت های جزء تقسیم کردن، باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن