duplicatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکثیر، دوبل کردن، المثنی نوشتن یا برداشتن، دو نسخه کردن، تکثیر کردن
دوتاشدگیduplication 2, chromosomal duplication, doublingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک قطعۀ ژنی در فامتن تکرار میشود
تکراریهای پیاپیtandem repeat, tandem duplication, tandem arrayواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهای خاص نوکلئوتیدی که بهصورت پشت سر هم چندین بار در مولکول دِنا تکرار شده باشند