encapsulateدیکشنری انگلیسی به فارسیکپسول کردن، در محفظهای قرار دادن، بصورت کپسول دراوردن، در کپسول گذاردن
encapsulatesدیکشنری انگلیسی به فارسیانباشته می شود، در محفظهای قرار دادن، بصورت کپسول دراوردن، در کپسول گذاردن
پوشینهدارencapsulatedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی ترکیبات غذایی خاصی که بهوسیلۀ موادی خوراکی همچون ژلاتین یا صمغهای گیاهی پوشانده شدهاند
encapsulatesدیکشنری انگلیسی به فارسیانباشته می شود، در محفظهای قرار دادن، بصورت کپسول دراوردن، در کپسول گذاردن