بحران وجودیexistential crisisواژههای مصوب فرهنگستاندر وجودگرایی (existentialism)، مرحلهای سرنوشتساز که در آن فرد در تلاش است تا معنای زندگی و هدف آن را دریابد و مسئولیت انتخابهای خود را بپذیرد
رواندرمانی وجودیexistential psychotherapyواژههای مصوب فرهنگستاندرمانی روانشناختی که در آن به بررسی زندگی کنونی و ارزشهای فرد میپردازند و تلاش میکنند از فرد وجودی (existence) بامعناتر و کاملتر و شکوفاتر پدید آورند
روانشناسی وجودیexistential psychologyواژههای مصوب فرهنگستاننگرشی در روانشناسی که در آن به مشاهده و فهم تجربههای درونی فرد میپردازند و انسان را همراه با ترسها و تردیدها و مسئولیتها و احساساتش در نظر میگیرند
اضطراب وجودیexistential anxietyواژههای مصوب فرهنگستانحس فراگیر بیم (apprehension) و دلهره و بیگانگی با خود و دیگران و اینکه زندگی بسیار بیمعنی و بیحاصل است متـ . دلهره Angst