کثیف، کثافت، پلیدی، الودگی، هرزه، چرک، خرده ریز
flet
فرشتگان
فلتس، نمدپوش کردن
veld، زمین مرغزار، علفزار، مرتع
فرار کرد، گریختن، فرار کردن، بسرعت رفتن
کثیف
پاکسازی شده
کثیف، پلید، چرکین، ژیژ
پاکسازی
کثافت
filth
dirty, filth
filth, misdeed
filth, hunger