واپایش آتشfire controlواژههای مصوب فرهنگستانواپایش بهکمک تجهیزات و حسگرها برای اطلاع از وقوع آتشسوزی و شناسایی محل آن و خاموش کردن آتش
واپایی آتشfire controlواژههای مصوب فرهنگستانتمام فعالیتهای مربوط به حفاظت از اراضی جنگلی در مقابل حریق شامل پیشگیری حریق، پیشاطفای حریق، حریقیابی و اطفای حریق
fireدیکشنری انگلیسی به فارسیآتش، شلیک، حریق، اتش، تیر، حرارت، تندی، افروختن، شلیک کردن، اتش زدن، بیرون کردن، انگیختن، زبانه کشیدن، اتش گرفتن، پراندن، تیر اندازی کردن، بر افروختن، تفنگ یاتوپ را اتش کردن
امکانات واپایی حریقfire control improvementsواژههای مصوب فرهنگستانتمام سازههایی که برای مهار حریق آماده و به کار گرفته میشود
fireدیکشنری انگلیسی به فارسیآتش، شلیک، حریق، اتش، تیر، حرارت، تندی، افروختن، شلیک کردن، اتش زدن، بیرون کردن، انگیختن، زبانه کشیدن، اتش گرفتن، پراندن، تیر اندازی کردن، بر افروختن، تفنگ یاتوپ را اتش کردن