ناوگان
فیله کردن
flitting، نقل مکان کردن، تند رفتن
زودگذر، عبور سریع
پرچم گذاری، سنگ فرش، ضعیف، کاهنده، ول، افتاده
چاق شدن، لخت کردن، پشم چیدن از، چاپیدن، گوش بریدن، سروکیسه کرد ن