25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
garrisoning
حامية
Garrison
garrisons
ساکن
reside
بیشتر بدانید
fugacy
nonfluid
نگر
aidenn
بذرة
کد احراز اصالت پیام چکیدهبنیاد
جستوجوی دقیق
garrisoned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پادشاهی، مقیم کردن، مستقر کردن