اخرالغتنامه دهخدااخرا. [ اُ ] (یونانی ، اِ) (گِل ...) نام خاکی برنگ زرد و سرخ وجز آن که در بعض سواحل و جزائر جنوبی ایران هست و از آن رنگ گیرند. و گِل ِ مختوم قسمی از آن است . ارتکان . ارتکین . گلک (اصطلاح جزیره ٔ قشم و هرمز). فاده .
اخیراًلغتنامه دهخدااخیراً. [ اَ رَن ْ ] (ع ق ) سپس . پس از همه . در آخر. در زمان بازپسین . بتازگی . در این نزدیکیها.
بی عرضگیدیکشنری فارسی به انگلیسیgaucherie, inaptitude, incompetence, ineffectiveness, ineptitude, ineptness, shiftlessness