gibeدیکشنری انگلیسی به فارسیجیب، مسخره، دست انداختن، سخن طعنه امیز گفتن، طنز گفتن، باطعنه استهزاء کردن
giveدیکشنری انگلیسی به فارسیدادن، دهش، بخشیدن، ارائه دادن، رساندن، شرح دادن، واگذار کردن، تخصیص دادن، نسبت دادن به، اتفاق افتادن، بمعرض نمایش گذاشتن، بیان کردن، افکندن، گریه کردن، تقدیم داشتن، عطاء کردن
gibesدیکشنری انگلیسی به فارسیgibes، مسخره، دست انداختن، سخن طعنه امیز گفتن، طنز گفتن، باطعنه استهزاء کردن
gibesدیکشنری انگلیسی به فارسیgibes، مسخره، دست انداختن، سخن طعنه امیز گفتن، طنز گفتن، باطعنه استهزاء کردن