gorgedدیکشنری انگلیسی به فارسیخم شده، پر خوردن، زیاد تپاندن، پر خوری کردن، بلعیدن، با حرص و ولع خوردن
تنگgorgeواژههای مصوب فرهنگستاندرهای باریک و ژرف با دیوارههای سنگی تقریباً قائم در کوهستان که از ژرفدره کوچکتر و از تنگدره پرشیبتر است