grabbledدیکشنری انگلیسی به فارسیگرفتار شد، با دست ماهی گرفتن، کورمالی کردن، پهن نشستن، با دست پی چیزی گشتن
grabbleدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگ زدن، با دست ماهی گرفتن، کورمالی کردن، پهن نشستن، با دست پی چیزی گشتن