رخنهگریhackingواژههای مصوب فرهنگستانعمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، بهویژه در شبکهها
hookingدیکشنری انگلیسی به فارسیبسته شدن، بشکل قلاب دراوردن، کج کردن، گرفتار کردن، بدام انداختن، ربودن، گیر اوردن
خودِ کمّیquantified self, QS, self-tracking, auto-analytics, body hacking, self-quantifyingواژههای مصوب فرهنگستاناطلاعات و متغیرهای فردی مانند ضربان قلب و وزن و حد نصابهای تمرینهای ورزشی که در اینترنت ثبت میشوند و به اشتراک گذاشته میشوند