hasدیکشنری انگلیسی به فارسیدارای، داشتن، دارا بودن، گذاشتن، رسیدن به، دانستن، کردن، مالک بودن، وادار کردن، باعی انجام کاری شدن، صرف کردن، جلب کردن، بدست اوردن، در مقابل دارا، بهره مند شدن از
دهانهپوشبندhatch bar 1, hatch clamping beamواژههای مصوب فرهنگستانبستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمههای فلزی که بر روی دهانهپوش نصب و گاه پیچ میشود تا از باز شدن و جابهجایی دهانهپوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
زهوار دهانهپوشhatch batten, battening bar, hatch bar 2, battening ironواژههای مصوب فرهنگستانتسمهای فلزی که از آن برای محکم کردن دهانهپوش استفاده میکنند
گاز همراهassociated gas, gas-cap gasواژههای مصوب فرهنگستانهیدروکربنهای گازیشکلی که بهصورت فاز گازی در شرایط دما و فشار مخازن نفتی وجود دارند
گاز حقیقیreal gas, imperfect gasواژههای مصوب فرهنگستانگازی که به علت برهمکنش بین مولکولی، خواص آن با خواص گاز آرمانی متفاوت است
گاز محلولsolution gas, dissolved gasواژههای مصوب فرهنگستانهیدروکربنهای گازی مخازن نفت که، بهدلیل بالا بودن فشار در مخازن، در هیدروکربنهای مایع حل شدهاند
تابع چکیدهسازcryptographic hash function, hashing algorithm, hash functionواژههای مصوب فرهنگستانتابعی که طول ورودی آن دلخواه و طول خروجی آن ثابت است و از ویژگیهای آن یکطرفه بودن وابستگی خروجی به تمامی بیتهای ورودی و بدون برخورد است
زوبینیhastateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی در گیاهان که تقریباً تا قاعده سهگوش باشد و بعد ناگهان به سمت دو لَپ جانبی عمود بر محور اصلی پهن شود متـ . زوبینشکل hastiform
هشتکhashtagواژههای مصوب فرهنگستانواژه یا عبارتی با پیشوند مربعگونة # که بهعنوان کلیدواژه در شبکههای اجتماعی به کار میرود
است/ هستگویش کرمانشاهکلهری: has گورانی: has سنجابی: has کولیایی: has زنگنهای: has جلالوندی: hase: زولهای: hase: کاکاوندی: hase: هوزمانوندی: hase:
حتماًگویش کرمانشاهکلهری: barǰed گورانی: barǰed سنجابی: barǰed کولیایی: barǰed زنگنهای: has جلالوندی: has زولهای: has کاکاوندی: has هوزمانوندی: has
هستگویش کرمانشاهکلهری: has گورانی: has سنجابی: has کولیایی: has زنگنهای: nya جلالوندی: nya زولهای: nya کاکاوندی: nya هوزمانوندی: nya