haspsدیکشنری انگلیسی به فارسیهسپس، ماکو، چفت، کلاف، قرقره، ماسوره، بستن، چفت کردن، دور چیزی پیچیدن، چفتی کردن
دهانۀ شمعspark plug gap/ sparking-plag gap, electrode gap, gap between electrodes, electrode separation,electrode spacing, spark gap 1, plug gap, air gap, spark-plug electrode gap, sparking plug openningواژههای مصوب فرهنگستانفضای بین الکترود مرکزی و الکترود جانبی شمع که تخلیۀ الکتریکی و درنتیجه، جرقه زدن در آن جا صورت میگیرد تا احتراق سوخت در محفظۀ احتراق را امکانپذیر کند
دهانۀ رینگpiston ring end gap, piston ring gap, ring gapواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ بین دو سر رینگ پیستون متـ . دهانۀ حلقه
ایستاپشتة هوادهیشدهaerated static pile, ASPواژههای مصوب فرهنگستاننـوعی روش هوادهی واداشته (forced aeration) در فرایند پوسش که در آن از طریق لولههای مشبک واقع در زیر پشته، با یک دمنده، هوا را از درون پشته عبور میدهند