m- تاباm-resilientواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تابع بولی که، حتی درصورت ثابت نگاه داشتنm متغیر ورودی آن، ویژگی توازن آن حفظ شود
نشانۀ گِلوبرفmud and snow,M&S, M/S, M+Sواژههای مصوب فرهنگستاننشانهای بر دیوارۀ تایر که مشخص میکند تایر در زمستان، در هنگام برف و گل و سرما، کارکرد مطلوبی دارد
مسئول تالارhouse manager, HMواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که ادارۀ امور مربوط به تماشاگران و جایگاه آنها را بر عهده دارد
نمایشگر کلاه محافظhelmet-mounted display, HMDواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای در هواپیماها و بالگردهای نوین، بهخصوص در هواگردهای ویژۀ نبرد، که خلبان با استفاده از آن از موقعیت آگاه میشود و سامانههای نشانهروی با حرکت سر خلبان فعال میشوند
همسانداروme too drug, me-again drugواژههای مصوب فرهنگستاندارویی که اثر دارویی آن بسیار شبیه به دارو یا داروهای دیگری است که در بازار وجود دارد و غالباً با استقبال روبهرو بودهاند
واحد طوللغتنامه دهخداواحد طول . [ ح ِ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) واحدی است که برای سنجش طول اجسام به کار میرود. واحد طول در دستگاه .S.T.M متر است که یکی از سه واحد اساسی این دستگاه میباشد. رجو