حوامینلغتنامه دهخداحوامین . [ ح َ ] (ع اِ) ج ِ حومانة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). جاهای درشت که نیک بلند نباشد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به حومانة شود.
گوامینلغتنامه دهخداگوامین . [ ] (اِخ ) دو فرسخ کمتر مغربی ِ قلعه سوخته است [ از ناحیه ٔ رود حله ٔ بلوک دشتستان فارس ] . (از فارسنامه ٔ ناصری گفتار2 ص 208).
وهمن پیچلغتنامه دهخداوهمن پیچ . [ وَ م َ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام گیاهی است طبی که چون زلفی سیاه و مرغول است . (یادداشت مرحوم دهخدا).