عوارض خط پرسرنشینhigh-occupancy toll, HOTواژههای مصوب فرهنگستانعوارضی که از خودروهای تکسرنشینی اخذ میشود که از خطوط یا راههای مختص به خودروهای پرسرنشین عبور میکنند
خط غیرفعالout-of-service trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی که به هر دلیلی، مانند نقص و انسداد و نداشتن کاربری، بهطور موقت یا دائم مورد بهرهبرداری قرار نگیرد
نگهداری کامل خطout-of-face maintenanceواژههای مصوب فرهنگستاننوعی عملیات نگهداری که تمام خط را شامل میشود
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
چندرسانی اینترنتhot spot 1واژههای مصوب فرهنگستانخدماتی در تلفن همراه هوشمند که خط اینترنت بیسیم را همزمان در اختیار چند افزاره قرار میدهد متـ . چندرسانی
نقطة داغhot spot 2واژههای مصوب فرهنگستانمرکز آتشفشانی به عرض 100 تا 200 کیلومتر و عمر دستکم چندده میلیون سال که پیوندی با کمانهای آتشفشانی ندارد و ممکن است با پشتههای اقیانوسی همراه باشد یا نباشد
hotدیکشنری انگلیسی به فارسیداغ، داغ کردن یا شدن، بگرمی، گرم، تند، پر حرارت، حاد، تیز، برانگیخته، تند مزاج، تفته، با حرارت، تابان، اتشین