نقض تامinversion1واژههای مصوب فرهنگستاندر منطق سنتی، نوعی استنتاج بیواسطه که یک گزاره را به گزارهای همارز تبدیل میکند که موضوع و محمول آن نقیض موضوع و محمول گزارة اصل است و در کمّ مختلف، اما در کیف یکساناند؛ این نوع استنتاج تنها در گزارههای کلّی معتبر است متـ . عدول تام
نقض موضوعinversion2واژههای مصوب فرهنگستاندر منطق سنتی، نوعی استنتاج بیواسطه که یک گزاره را به گزارهای همارز تبدیل میکند که موضوع آن نقیض موضوع گزارة اصل است و در کمّوکیف با آن اختلاف دارد؛ این نوع استنتاج تنها در گزارههای کلّی معتبر است متـ . عدول موضوع
حملة وارونیinversion attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حمله با متن اصلی معلوم به برخی مولدهای پالایهای، برای بازیابی حالت اولیة ثاب خطی از یک قطعه کلید جریانی، هرگاه چندجملهای بازخوردی ثبّات و نقاط انشعاب و مولد پالایهای معلوم باشند
عکسدیکشنری فارسی به انگلیسیconverse, illustration, inverse, inversion, likeness, photo-, photograph, picture, portrait, reflection, representation, reverse, semblance, shot