transliteratingدیکشنری انگلیسی به فارسیترجمهگرانه، حرف بحرف نقل کردن، حرف بحرف نوشتن، نویسهگردانی کردن
obliteratingدیکشنری انگلیسی به فارسیاز بین بردن، پاک کردن، معدوم کردن، محو کردن، زدودن، سربه سر کردن، ستردن، ناپدید ساختن