jerkدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکت کردن، حرکت تند و سریع، ادم احمق و نادان، تکان، تکان شدید و سخت، تکان تند، تشنج، کشش، انقباض ماهیچه، تکان ناگهانی، ناگهان حرکت کردن، تکان سریع دادن، زود کشیدن، تکان تند دادن
جهش زمینمغناطیسیgeomagnetic jerkواژههای مصوب فرهنگستانتغییر ناگهانی در مشتق دوم زمانی میدان مغناطیسی ناشی از چشمههای درون زمین
جرغ جرغلغتنامه دهخداجرغ جرغ . [ ج ِ ج ِ ] (اِ صوت ) آواز شکستن انگشتان که برای رفع ماندگی ، انگشت کنند و مانند آن . (یادداشت مؤلف ). جِرِغ جِرِغ . رجوع بکلمه مزبور شود.
جرغ جرغلغتنامه دهخداجرغ جرغ . [ ج ِ رِ ج ِرِ ] (اِ صوت ) جِرِغ جِرِغ ؛ آواز شکستن انگشتان و مانند آن . (یادداشت مؤلف ). رجوع بکلمه ٔ مزبور شود.
jerkingدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکات تند و سریع، ناگهان حرکت کردن، تکان سریع دادن، زود کشیدن، تکان تند دادن
jerkingدیکشنری انگلیسی به فارسیحرکات تند و سریع، ناگهان حرکت کردن، تکان سریع دادن، زود کشیدن، تکان تند دادن
جهش زمینمغناطیسیgeomagnetic jerkواژههای مصوب فرهنگستانتغییر ناگهانی در مشتق دوم زمانی میدان مغناطیسی ناشی از چشمههای درون زمین