twitchدیکشنری انگلیسی به فارسیتکان دادن، کشش، حرکت یا کشش ناگهانی، تکان ناگهانی، ناگهان کشیدن، جمع شدن، بهم کشیدن، گره زدن، فشردن، پیچاندن
twitchesدیکشنری انگلیسی به فارسیtwitches، کشش، حرکت یا کشش ناگهانی، تکان ناگهانی، ناگهان کشیدن، جمع شدن، بهم کشیدن، گره زدن، فشردن، پیچاندن
twitchesدیکشنری انگلیسی به فارسیtwitches، کشش، حرکت یا کشش ناگهانی، تکان ناگهانی، ناگهان کشیدن، جمع شدن، بهم کشیدن، گره زدن، فشردن، پیچاندن