خائن، داور، عضو هيئت منصفه
مجرم کوچک
محترم پتی
جوره
خرپور. [ خ َ ] (اِ) شپره ٔ کلان . (از ناظم الاطباء).
خیرپور. [ خ َ ] (اِخ ) نام شهری است بمغرب هندوستان . (یادداشت بخط مؤلف ).
اعضای هیئت منصفه، داور، عضو هيئت منصفه
juror
juror, venireman
evenhanded, fair-minded, judge, juror, just, justice
غیر انسانی
adjuror
کجور