kitsدیکشنری انگلیسی به فارسیکیت ها، بسته لوازم، سطل، چمدان، بچه گربه، تغار، توشه سرباز، اسباب کار، بنه سفر، بچه زاییدن
مسابقۀ دانستنیهاquiz show, quiz programواژههای مصوب فرهنگستانمسابقهای تلویزیونی که در آن میزان اطلاعات عمومی یا تخصصی شرکتکنندگان با طرح پرسشهایی سنجیده میشود
کیتسلغتنامه دهخداکیتس . (اِخ ) جان . شاعر انگلیسی که به سال 1795 م . در «فینسبوری » متولد شد و به سال 1821 در «روم » درگذشت . او در رشته ٔ پزشکی (جراحی ) تحصیل می کرد و به علت علاقه ٔ شدیدی که به شعر داشت تحصیل خود را رها کرد
قیطسلغتنامه دهخداقیطس . [ ق َ طِ ] (اِخ ) نام یکی از صور فلکی که بشکل نهنگ است . (ناظم الاطباء) . نام صورتی از صور فلکیه از ناحیت جنوبی و آن را بر مثال ماهی وال توهم کرده اند که او را دو دست بود دنبال همچون مرغی و آن بیست ودو کوکب است . (جهان دانش ).
قیطسلغتنامه دهخداقیطس . [ ق َ طِ ] (معرب ، اِ) قیطوس . قاطوس . عاطوس . غاطوس . (فرهنگ فارسی معین ). نام درختی است که آن را به فارسی مورد و به عربی آس گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
کتسلغتنامه دهخداکتس . [ ک َ ت َ ] (ص ) به لغت ژند و پاژند بمعنی کوچک و خرد باشد و عربان صغیر گویند. (برهان ) (آنندراج ) .