لوـ لوlo-lo, lift-on lift-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه، بهویژه در کشتیهای بارگُنجی، که در آن از جرثقیل برای جابهجایی بار استفاده میشود
جایمان لَتیprovenience lotواژههای مصوب فرهنگستانکوچکترین واحد فضایی در تعیین جایمان و ثبت و ضبط دادههای دوبعدی برای یافتههای سطحی و سهبعدی برای یافتههای کاوش
دیرآیندlate mover, late entrant, late comerواژههای مصوب فرهنگستانبنگاهی که دیرتر از رقبای خود وارد بازار جدید میشود
زبانۀ قفل درdoor latchواژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ متحرکی در قفل در که در هنگام بسته شدن با فشردن فنر به داخل میرود و در بازگشت در را در حالت کاملاً بسته نگه میدارد
صولتفرهنگ نامها(تلفظ: so(w)lat) (عربی) فر و شکوه معمولاً ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران ، هیبت ؛ (در قدیم) شدت، سختی ، حمله .
منزلتفرهنگ نامها(تلفظ: manze(a)lat) (عربی) ارزش و اهمیت ؛ (در قدیم) مقام ، درجه ؛ نظم و انضباط ؛ حد ، پایه .
latchesدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگال ها، چفت، ضامن، محکم نگاه داشتن، قفل کردن، بوسیله کلون محکم کردن، چفت کردن، ضامنی کردن
flatدیکشنری انگلیسی به فارسیتخت، اپارتمان، جلگه، دشت، قسمتی از یک عمارت، مسطح، صاف، هموار، پهن، یک دست، خنک، بی مزه، قسمت پهن، بدون پاشنه، بی تنوع