جشن گرفتم
لیگاد شده، بستن، مسدود کردن رگ
لیگادن، بستن، مسدود کردن رگ
legatees، موصی له، میرای بر، اری بر
legatee، موصی له، میرای بر، اری بر
legates، نماینده تامالاختیار، نماینده پاپ، ایلچی، سفیر، فرماندار
کاهش یافته است، واگذار کردن، منتسب کردن، طبقه بندی کردن، انداختن
مجددا
از پیش تعیین شده
بدون رد شدن
سرپرست