loosingدیکشنری انگلیسی به فارسیاز دست دادن، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن
خوابیدگیlodgingواژههای مصوب فرهنگستانخم شدن و خوابیدن اندامهای گیاهی براثر شرایط خاک یا آسیبدیدگی ریشه یا ویژگیهای ژنشناختی
خوابیدگیlodgingواژههای مصوب فرهنگستانخم شدن و خوابیدن اندامهای گیاهی براثر شرایط خاک یا آسیبدیدگی ریشه یا ویژگیهای ژنشناختی