lucidityدیکشنری انگلیسی به فارسیروشنایی، وضوح، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن بینی، شفاف بودن، روشنی، اشکاری
luciditiesدیکشنری انگلیسی به فارسیروشنفکران، وضوح، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن بینی، شفاف بودن، روشنی، اشکاری
اتاقک روشنcamera lucidaواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای متشکل از یک منشور بازتابان که برای طراحی و رونگاری از مناظر و چهرهها و غیره به کار میرود
lucidityدیکشنری انگلیسی به فارسیروشنایی، وضوح، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن بینی، شفاف بودن، روشنی، اشکاری
luciditiesدیکشنری انگلیسی به فارسیروشنفکران، وضوح، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن بینی، شفاف بودن، روشنی، اشکاری