مخننلغتنامه دهخدامخنن . [ م ُ خ َن ْ ن ِ ] (ع ص ) مُخَنِّنِة. سال فراخ . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مسننلغتنامه دهخدامسنن . [ م ُس َن ْ ن ِ ] (ع ص ) تیزکننده و روشن و تابان کننده ٔ کارزار و مانند آن . || آراسته کننده و نیکوکننده ٔ سخن را. || راست کننده نیزه را بسوی کسی . (از منتهی الارب ). || دندانپزشک . دندانساز. || سنت گذار. (یادداشت مرحوم دهخدا).