مملیلغتنامه دهخدامملی . [ م ُ ] (ع ص ) املاکننده . (یادداشت مرحوم دهخدا). فروخواننده چیزی را بر کسی .
مملیلغتنامه دهخدامملی ٔ. [ م ُ ل ِ ءْ ] (ع ص ) گوسپندی که در شکم وی آب گرد آید و بدان گمان برند آبستن است . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مملیلغتنامه دهخدامملی . [ م َ م َ ] (اِ) خطابی در مقام تحبیب و اختصار کسی را که محمد نام دارد. مَمَل .