آهنرباmagnetواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای از مادۀ فرومغناطیس یا فریمغناطیس که در آن حوزههای مغناطیسی به گونهای ردیف شدهاند که در خارج از آن قطعه، میدان مغناطیسی خالص به وجود میآید
آهنربای میرانندهdamping magnetواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آهنربای دائمی که میدان آن در یک رسانای متحرک، جریانهای گردابی ایجاد میکند و بدینسان نیرویی به وجود میآید که باعث میرایی حرکت رسانا میشود
آهنربای میلهایbar magnetواژههای مصوب فرهنگستانمیلهای از فولاد سختِ بهشدت مغناطیده که خاصیت مغناطیسی خود را حفظ میکند
موشکفریبmissile magnetواژههای مصوب فرهنگستانفریبگری که موشک پرتابی به سمت هواپیما را به سوی خود منحرف میکند