maraboutدیکشنری انگلیسی به فارسیمارابوت، روحانی، لک لک افریقایی، نوعی ابریشم خام، ادم سبزه یا گندم گون
مربوثلغتنامه دهخدامربوث . [ م َ ] (ع ص ) بازداشته شده از حاجت . (منتهی الارب ). منع کرده شده . (ناظم الاطباء). جلوگیری کرده شده و بازداشته شده . (از متن اللغة). ربیث .(اقرب الموارد) (متن اللغة). مربّث . (اقرب الموارد).
مربولغتنامه دهخدامربو. [ م ُ رَب ْ بو ] (اِخ ) دهی است از دهستان سمام بخش رودسر شهرستان لاهیجان در 4هزارگزی غرب امام بر سر راه دیلمان در منطقه کوهستانی سردسیری واقع و دارای 200 تن سکنه است . آبش از چشمه ، و محصولش بنشن وشغل م